love lorn
....
موسیقـی دوریَــت را حال و روزم این روزا....ابری و بارونیه...........از غم نامردی.........خسته و بیجونم........و قلب و روحم داغونه................هر طرف نگاه کنی ..........کینه و دشمنی چشمک میزنه.......... آخه این چه وضعی و چه روزگاریه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!........ میان طواف خانه ات جایی که من بودم وتو بودی ویک دنیا سکوت چه ناشیانه دل را باختم جایی بین صفا و مروه ات دل سپردم به یک نگاه دویدم ونرسیدم مرا به خود خواندی تا این گونه پایبندم کنی؟؟؟ نمیدانم .شاید هم شرط مهمان نوازیت این بود من عاشق شدم دل دادم جایی که سنگ می زنند شیطان را تا براندش از خود نگاهم شیطان شد در پی لیلایی دوید که مجنونم کرد شیرین شد چون فرهاد که نه بیستون تمام باورهایم را به تیشه ی عشق کندم طواف می کنم این بار ضریح نگاهی را که در طواف عشق این گونه عاشقم کرد. من و تو از همان روز اول محکوم به از دست دادن بودیم....!تو همان ذره احساسات را..... ومن...... تمام زندگی ام را ..... به خدا خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تورو تو قلبم بگیرن گفتم ببخشید اینجا جای دوستمه الان بر میگرده........!!!!!!!!! چه زیباست که تو تنها نیاز من باشی و چه عاشقانه است که تو تنها آرزویم باشی و چه رویایی است این لحظه های ناب عاشقی و من وهمه زیبایی های عاشقانه و رویایی را فقط با تو حس میکنم........ وقتی کسی رودوست داری حاضری جون فداش کنی به خاطرش دروغ بگی.به خاطرش داد بزنی تاکسی که عاشقشی عاشقی رو بلد بشه..... یکی بودیکی نبود اونی که بودتوبودی واونی که بدون توبودمن یکی خواست یکی نخواست اونی که خواست توبودی و اونی که نخواست بدون تو بمونه من یکی رفت یکی نرفت اونی که رفت توبودی واونی که بدون تو .توقلب هیچکس نرفت من یکی داشت یکی نداشت اونی که داشت توبودی واونی که بی توهیچ کس رونداشت من... گفتم دوستت دارم نگو تکراری است/شایددیگرنباشم که این جمله راتکرارکنم دو نفر که همديگر را خيلي دوست داشتند و يک لحظه نمي توانستند از هم جدا باشند ، با خواندن يک جمله معروف از هم جدا مي شوند تا يکديگر رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار ديگري همديگر را نمي بينند. چون هر دو به صورت اتفاقي به جمله معروف ويليام شکسپير بر مي خورند: عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده LOVEمخفف این چهار کلمه است: دریاچه ی غم Lale of sorrow اقیانوس اشک Ocean of tears دره مرگ Valley of death پایان زندگی End of life
چه كسی میــ نوازد..
كه صدای سكـــــوتش..
همه ی هستیــــــــــــم را فرا گـــــرفته استــ..
نـــفــــــــس هایتــــــــــ
نتــــــــــ می شــــــــــود براے ساز دلـــــم،
مڹ نہ بہ خاطــــــــــر نداشتنتــــــــــ ... نبودنتــــــــــ ... ندیدنتــــــــــ
نہ براے ایڹ ها ڪہ براے نشِنیدنتــــــــــ بغض ڪردم ....………
صدایتــــــــــ ڪہ نباشــــــــــد
دنـیــــــــــا دیگـــــر هیـــــچ حـــــرفــــــــــ قشــــــــــنگی براے شنیدڹ نخــــــــــواهد داشتــــــــــ ………..
Power By:
LoxBlog.Com |